driving idioms

برای سوار شدن و پیاده شدن

اگه بتوانیم داخل وسیله ی نقلیه بایستیم و راه بریم باید از get on و get off استفاده کنیم.

Get on/Get off a bus, a train, a plane

اما برای ماشین و تاکسی (که در آن ها نمی توانیم راه برویم) از get in و get out استفاده می کنیم.

Get in/into a car or taxi

Get out of a car or taxi

 

بستن کمربند ایمنی

Fasten/put on/wear/ buckle up a seatbelt

Example: Passengers in automobiles should wear seatbelts for safety.

مسافران خودروها برای ایمنی باید از کمربند ایمنی استفاده کنند.

 

باز کردن کمربند ایمنی

Undo/unfasten a seatbelt

Example: He was struggling to undo his seatbelt.

در تلاش بود که کمربند ایمنی اش را باز کند.

 

ترمز گرفتن

Put the brakes on

Example: Put the brakes on. You’re going too fast.

ترمز بگیر. خیلی تند می ری

 

روی ترمز کوبیدن

Slam on the brakes

Example 1: He slammed on the brakes to try to avoid the dog.

او به شدت روی ترمز کوبید و تلاش کرد به سگ نخورد.

 

Example 2: The car in front stopped suddenly and I had to slam on the brakes.

ماشین جلویی ناگهان ایستاد و من مجبور شدم به شدت ترمز بگیرم.

 

عوض کردن دنده

Put it into…

Example: Put it into 2nd.

برو دنده دو.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *