will and be going to

تفاوت will و be going to

در این پست قصد داریم تا به بیان یک نکته ی گرامرری بپردازیم و تفاوت will و be going to رو باهم مرور کنیم.

 

هنگامی که بخواهیم در مورد موضوعی (در آینده) صحبت کنیم که از قبل برای اون برنامه ریزی کرده ایم (مثل مسافرت و …) از be going to استفاده خواهیم کرد.

به عنوان مثال:

We are going to set off on our journey across Iran next week.

(ما قراره هفته ی بعد بریم مسافرت دور ایران)

She is going to take a day trip to the seaside.

(او قصد دارد یک سفر یک روزه به ساحل داشته باشد)

و اما اگر در مورد موضوعی صحبت کنیم که از قبل برای اون برنامه ریزی نکرده ایم (مثلا در حین مکالمه صحبتی بوجود بیاید و بخواهید در مورد آینده نظر و تصمیمی رو اعلام کنید)، از will استفاده خواهیم کرد.

به عنوان مثال:

We will probably go on holiday next week.

(ما شایند هفته ی آینده به تعطیلات برویم)

I think I’ll just stay at home.

(فکر کنم فقط در خانه بمانم)

بنابراین دو جمله ی زیر در مورد اشخاصی است که برای آینده برنامه ی مشخصی دارند (از قبل برنامه ریزی کرده اند):

They are going to complete the journey by coach.

He is going to take a round trip to visit his family.

و جملات زیر در مودر اشخاصی است که برای آینده برنامه ی مشخصی ندرند (از قبل برنامه ریزی نکرده اند):

Perhaps, they will make a long journey to the east of Iran.

Maybe Adam will begin his return journey the next morning.

معرفی 4 سایت معتبر آموزش زبان

معرفی ۴ سایت معتبر آموزش زبان

این روزها همه ی ما وقت کمی برای یادگیری زبان انگلیسی داریم، اما با کمک این وب سایتها می توانیم روزانه ۱۵ الی ۳۰ دقیقه زبان انگلیسی تمرین کنیم.
کافیه این وب‌سایت‌ها را که در ویدئو زیر معرفی می کنیم، در برنامه ی روزنه ی خودتون بذارین. تو مسیر برگشت به خونه، تایم استراحت بین کار و دانشگاه و….!!

 

driving idioms

اصطلاحات رانندگی – بخش دوم

برای سوار شدن و پیاده شدن

اگه بتوانیم داخل وسیله ی نقلیه بایستیم و راه بریم باید از get on و get off استفاده کنیم.

Get on/Get off a bus, a train, a plane

اما برای ماشین و تاکسی (که در آن ها نمی توانیم راه برویم) از get in و get out استفاده می کنیم.

Get in/into a car or taxi

Get out of a car or taxi

 

بستن کمربند ایمنی

Fasten/put on/wear/ buckle up a seatbelt

Example: Passengers in automobiles should wear seatbelts for safety.

مسافران خودروها برای ایمنی باید از کمربند ایمنی استفاده کنند.

 

باز کردن کمربند ایمنی

Undo/unfasten a seatbelt

Example: He was struggling to undo his seatbelt.

در تلاش بود که کمربند ایمنی اش را باز کند.

 

ترمز گرفتن

Put the brakes on

Example: Put the brakes on. You’re going too fast.

ترمز بگیر. خیلی تند می ری

 

روی ترمز کوبیدن

Slam on the brakes

Example 1: He slammed on the brakes to try to avoid the dog.

او به شدت روی ترمز کوبید و تلاش کرد به سگ نخورد.

 

Example 2: The car in front stopped suddenly and I had to slam on the brakes.

ماشین جلویی ناگهان ایستاد و من مجبور شدم به شدت ترمز بگیرم.

 

عوض کردن دنده

Put it into…

Example: Put it into 2nd.

برو دنده دو.

driving idioms

اصطلاحات رانندگی – بخش اول

میشه منو برسونی مدرسه؟!

Give sb a ride: Can you -give me a ride- to school?

Drive sb to …: Can you drive me to school?

Drop sb off: Can you drop me off at school?

میشه بیای دنبالم؟!

Pick sb up: Can you pick me up at school?

برای سوار شدن و پیاده شدن

اگه بتونیم توی وسیله ی نقلیه بایستیم و راه بریم باید از get on و get off استفاده کنیم.

Get on: get off a bus, a train, a plane

ولی برای ماشین و تاکسی از get in/into و get out

Get in/into a car or taxi

Get out of a car/ taxi

texting abbreviations

Texting Abbreviations

در این ویدئو به توضیح برخی اختصارات پیام های متنی (texting abbreviations) پرداخته ایم و مثال هایی را در قالب مکالمه بیان نموده ایم.

 

 

  • OMG stands for oh my God and shows surprise!
  • TBH stands for to be honest and you use it as a casual way of saying I’m being honest here.
  • LMK means let me know.
  • IDK is I don’t know.
  • LOL is laugh out loud.
  • SMH is shaking my head and you’ll say it if you’re disappointed with someone or something.
  • TTYL is talk to you later.
Passive structure

Passive structure

در این ویدئو در قالب مکالمه، به آموزش Passive structure پرداخته ایم.

Passive structure

to be + past participle

Animals idiom

Animals idiom

Have a cow

Get extremely upset (often over something minor)

به شدت ناراحت شدن (اغلب بر سر موارد جزئی)

Example: Teacher had a cow when she realized nobody had done the homework.

Copy cat

A person who does the same thing as someone else.

شخصی که کاری را مشابه دیگری انجام میدهد.

Example: My sister is such a copy cat. First she bought the same car as me, and now she’s applying to my school.

Dog days

Very hot days

روز های به شدت گرم

Example: I sleep in the basement during the dog days of August.

اصطلاحات زبان انگلیسی

اصطلاحات زبان انگلیسی – Horse

در این ویدئو خانم وحیدی از اساتید محترم مرکز زبان آیلتس کلاب، دو اصطلاح در زبان انگلیسی مرتبط با Horse رو به همراه مثال بیان می کنند.

 

 

تاریخ دوره های آیلتس

تاریخ آزمون های آزمایشی آیلتس

مشاوره آنلاین